سه شنبه هفدهم فروردین ۱۳۹۵ - 15:2 - ب .ش -
هوالموئد بالفیوضات، السرحدی فی ملك، الفراسته و خلاق المعانی و الجناس.
در جهان نكته پردازی ادیب و در گلستان فصاحت عندلیب بخش اجداد و آبا،
نامش حیدر علی مشهور به آقا با با، در اوائل حال یعنی بعد از تولد تابه هفت سال دوری، به همراهی پدر بزرگ غفره الله بود كه شغلش دهقانی بود و از آن شغلش معیشت و زندگانی می کرد.
قضا چند تن راهگذر خوشه چین، خوشه ای گندم در آستین به نظر در آمدند. پدر گفت ای گرانمایه و دلبند سعادتمند، نظر به این گدازادگان گمار و وقت خود را از مغتنمات شمار ، چو فرزندهمچو منی و دارای این همه خرمن. گفت (سرحدی) ای پدر راست گفتی،لیكن گمانم كلام حكیمان نشنفتی كه گفته اند، هر كه در خوشه چینی خرمن صاحبان معرفت اگر چه برنج است،به قدر گندمی غفلت ورزد؛ بلكه پیش ماش وجود به جویینیرزد. پدر والدشیرینی سخن وی عجب آمد و بلافاصله در همان روز وی را به استاد و معلم سپرد و درعرض سه سال علوم فارسی و دری را فرا گرفت.
در 10 سالگی برای تحصیل به اصفهان رفت و در مدرسه مدرسان مشغول به تحصیل شد و بعد از پانزده سال به قهفرخ بازگشت.
در سی سالگی ازدواج نمود و خداوند پسری زیبا روی به وی داد یوسف نام كه در سن دوازده سالگی نصیب گرگ بیابان شد و سرحدی را در ماتم خود عذادار كرد. پس از آن بقیه عمر خود را درغاری واقع در كوه رخ ماوا گزید و بلاخره درسن 51 سالگیبه رحمت ایزدی پیوست.





بخشی از اشعاری که از وی نقل شده را در ادامه میآورم:
مرا نهفته نگاری حریف شطرنج است
به دست بند نهان دستانش تا آرنج
به طبع او شده شطرنج سازگار چنان
كه در فراق شریف شرابیان گل پیچ
فتاده تا بسر اندر هوای شطر نجش
نه باده می خورد آن نازنین نگار نه پنج



-
شعر زیر را سرحدی در مورد فوت پسرش سرود است :
پسری داشتم كه مادر دهر داده بودش زهر چه باید بهر
چرخ روباه باز حیلت گر برد چون گرگ یوسفم ز نظر
سرحدی مزرعه ای در قهفرخ داشته كه دستخوش آفات می شود وی از این پیش درآمد شكوه كرده و می گوید :
صاحبا درد دلی دارم اگر گوش كنی
روی در بهبود به درگاه خدا می باشد
حاصل مزرعه تازه دیرینه غلام
كه برو خون خود از فقر روا می باشد
آفتی یافت زدم سردی دوران كه جوی
زو نمانده است و گر مانده هوا می باشد
ناامیدی شده از كشته چنانم حاصل
كه عملهای مرا روز جزا می باشد
آنچه آفت نگرفته است پس از فضل خدا
گشت امید من و لطف شما می باشد
























منبع: نیكزاد امیر حسینی، كریم . (1357)، شناخت استان چهارمحال بختیاری. جلد دوم،چاپخانه زبانی اصفهان، ص 330 تا 351.